204. خداست که لبخندهایت را به تو نزدیک می کند :)

یادمـ باشه از این به بعد ،

که خدا خودش حواسش به همه هست .

یادمـ باشه که این ـقدر بی تابی و استرس نکشمـ ،

وقتی همه چیز ُ به خودش سپردمـ ..

یادمـ نره که او همیشه " رحمان ِ رحیمـ " بوده و هست .

خدایــــــا ؛  دلم ُ به دست ِ خودت میدمـ .

اندکی صبر بیشتر ، کمی تحمـل و طاقت ِ زیادتـر ،

از بین رفتن ِ‌ دلشوره های ِ بی دلیل ، و دل ِ خــــوش ..

که تنهـــــا تــو بی حساب می بخشی و قـادری

می شود .. ؟  خدایــا می شود ؟؟ 

 

+ این ـروزا خیلی به دعـا نیاز دارم 

+ حال و هوای ِ وب ، همراه ِ حال ِ دلم تغییر کرد . آبی ـش آرامش داره !

فک کنم پسرک ـم دوس داشته باشه 

203. تو که باشی آرزو میکنم تابستان هم برفـی باشد !

شب های ِ زمستانی ِ پیش ِ رو . من ، اینجا هرشب تنهــا . ایستاده پشت ِ پنجره . درحال ِ خوردن ِ چای سبز . به امید آرامش . شال گردنـمـ افتاده روی ِ دست هایمـ . پسر همسایه از ته ِ کوچه دست های ِ معشوقه اش را گرفته و روی ِ برف ها لیز می خورند .. کمی با فاصله از آن ـها دوستمـ "ف" طبق ِ معمول مرا پشت ِ پنجره دیده. میخندد و با اشاره ی ِ انگشت به سرش میگوید که زیادی سرخوش اند . روی ِ شیشه هـــااااا میکنمـ ، قلب میکشمـ و نشانش می دهمـ . هرسه رسیده اند سر چهارراه . خداحافظی ای دونفـره . قورت دادن ِ بغض هایــی که هیچوقت نخواستـند بفهمـند ذره ذره تمامـمـ می کنند . قطره های ِ سیاه ِ اشک کشیده شده تا زیر گونه هایمـ ...

باور کن خوب ِ من ،

دنـیا دور از تـــو برایمـ ، از سردی ِ زمستانی بی سابقه بیشـتر است . تو که کنارمـ نباشی همه جا عصر یخ ـبندان است ، و من ، دخترک ِ بغلی و دل نگران ِ تــو ، جسمـ ِ یخ زده ای دور از آغوشـــت

202 . درگوش دونه های برف ، اسم تورو زمزمه میکنم

تنهــا بودم ..  شونه هاتو کم داشتم ...

201. دست عشاق گرفتی و حرم بردی ...

التمــــاس ِ دعا .. /.

200. در انتظار تو ، کاسه ی صبر که هیچ ، صبر کاسه هم لبریز شده ..

گاهی وقت ـا ،‌ بعد چند ساعت ،

 

 

دلت لک میزنه واسه یه عزیزم !

 

 

که بهت بگه و همه لحظه هات ـو از ناخوشی به خوشی تبدیل کنه .

 

 

گاهی وقت ـامـ ، چندتا عزیزمـ ِ تنــها راضیت نمیکنه .. 

 

 

+ دلمـ ، واسه یه مکالمه طولانی مثه قبل ترا تنگ شده ...

 

 

 

  از لبخندای ِ این ـروزامـ ، دعا کردن و انتظار دونفره ـمونه

  محبت کنید . بی حساب و شمار . دور از خوبی و شاید بدی ِ دیگران . که محبت معجزه میکند

 

 

199. این روزها بی حواس تر از گذشته به آدم ها فکر می کنم ..

 آبان ِ دوست داشتنیم تمومـ شد. آبان ِ پراز خاطرم ، آبانی که بخاطر اومدنت بوی ِ‌ مهربونی گرفت 

 وقتی منتظری و چشمت رو صفحه ی ِ گوشیت ثابت مونده .. وقتی همه جای ِ‌ گوشیتو صدبار چک میکنی و اعصابت به همـ میریزه .. وقتی اخمات میره توهمـ و نفست تو گلوت بغض میشه .. وقتی نگرانی مثه خوره سعی داره احساستو بخوره .. وقتی دوستت اس میده و حوصله نداری جوابشو بدی .. وقتی تو تنهــاییات میشینی اونقد بهونه میگیری که اشکت درمیاد .. وقتی فقط دونفری باید همه چیزو خوب کنین ..

/ حال ِ گرفته یعنی وقتی ـای ِ بی اندازه . بی ته / 

 

 همه چی خوب میشه با کمک ِ خدا. من به مهربونیای ِ بدون ِ حساب ایمان دارمـ . به دعاهایی که میشن بدرقه ی ِ راهت، که قراره توی ِ این راه یه انرژی ای داشته باشی باورنکردنی . قراره پر از امید باشی و آرزو .. 

 

+ چی بگم ؟ 

- غمت ـو

+ مهم نیس ..

ـ  برا من مهمه

+ خودت میدونی . تکرار گذشته ـست

ـ  تقصیر منم هس

+ ..

/ من (+) و ف . اینروزا درحال ِ غم زُدایی از من / 

 

 یه واقعیت ـی که گفت و بخاطرش اصرار داشت ازم ماچ بگیره این بود که :

" اشتباهات ِ خودمون رو گردن ِ فضای ِ مجازی نندازیم "

 

× یه سری حرفا تو دلمـ مونده. مونده واسه وقتی که نمیدونمـ کی میرسه. کی میرسه که بگمـ و رها شمـ ازاین حس ِ خفگی ..

× دیوونگی یعنی با دوتا روانی بشینی به عکسای ِ بعضیا تو اینستا هرهر بخندی. بعد عذاب وجدان بگیری آروم شی بری لاک بزنی و زیر لب به دوتاشون فحش بدی و فحش بخوری ..

× معذرت بخاطر کمـ بودنامـ . میامـ زود بهتون سر میزنمـ