75. محرم در نبودت
جمعه, ۹ آبان ۱۳۹۳، ۱۱:۱۷ ق.ظ
جلوی ِ علامت ِ هیئت، عکس ـت را بزرگ زده اند. غصه در دلشان دارند...
مداح میگوید به یاد ِ همه ی ِ آن ـهایی که سال ِ گذشته محرم در بین ِ ما بودند و امسال نیستند، هنوز بقیه ی ِ حرفش مانده که صدای ِ گریه ی ِ دایی تمام ِ مسجد را میگیرد... یادم می آید محرم ِ سال ِ گذشته را. وقتی توی ِ راه پله آمدم دخترت را از دستت بگیرم، نگاهم کردی و گفتی " شالـت را بکش جلوتر " من گفتم این ـجا که همه خانوم هستن. ساکت ماندی. زیرچشمی نگاهت کردم. شالـم را کشیدم جلو و گفتم باشه. لب ـخند زدی و از لب ـخندت دل ـَم شاد شد...
امسال اما دل ـَم سراسر غم است.
غم ِ نبودت برایم کم نیست. میان ِ هرخط از زیارت ِ عاشورا در یادم هستی...
- ۹۳/۰۸/۰۹