86. امروز باهم بودن را تجربه می کنیم فردا شاید به یادهم بودن را
بعد از یک هفته انتظار و برنامه های ِ نـچیده شده! موفق شدیم چندساعتی را کنارهم باشیم. برای ِ دل ِ خودمان رفتیم چرخیدیم و هی قدم زدیم و مغازه ها را نگاه کردیم و لب ـخند زدیم. آخر هم "او" برای ِ علی کوچولو کلاه و دست ـکش ِ جینگولی خرید و هی برایش ذوق کردیم. بعد هم همراه ِ یک شکم ِ قاروقورکن رفتیم کلی قارچ خوردیم و خاطره زنده کردیم و قاروقور شکم ـمان هم ساکت نشد! یاد ِ روزهای ِ مدرسه و اینکه هیچکدام دل ـمان برای ِ آن ـروزها تنگ نشده به دلیل ِ یک ـسری مسائل ِ سرشار از حرص و استرس! بعدهم باز پیاده روی به سمت ِ پارک ِ رجایی و نشستن ِ دوساعته ـمان و خیال ِ ساعت نداشتن ـمان!
شنیده بودم تیرماهـی ـها با هم سازگار نیستـند ولی ما این حرف را از ریشه رد کرده ایم و از این بابت بسیار بسیار خوشحالیم.
- ۲۵ آبان ۹۳ ، ۲۰:۳۰