..:: بی روی ِ * تـو* آرامم نیست ::..

( خداوند به حال ِ بندگان ِ خویش آگاه است )

..:: بی روی ِ * تـو* آرامم نیست ::..

( خداوند به حال ِ بندگان ِ خویش آگاه است )

..:: بی روی ِ * تـو* آرامم نیست ::..

الهـــی به نامت .

که نامـــت مرهم است

بر دردهای ِ بی درمـــان

۹ مطلب در آذر ۱۳۹۵ ثبت شده است

239 . وقتی میسپارم به خدا همش حل میشه

چهارشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۵، ۱۱:۲۹ ب.ظ

حالم امروز مبهم بود . خودم نمیدونسمـ چی تو سر و فکرمه .. تو دانشگاه بهمـ گفتن امروز قیافت عوض شده . چیزی تو خودم نمیدیدمـ فقط خندیدمـ !
فلانی از بس بهم روی ِ خوش نشون داده کلاً ، امروز تازه ازمـ توقع ِ روی ِ خوش داشت و منمـ طبیعتاً واسش لبخند زدمـ . بعد 'م' اومده میگه چرا اینجوری کردی؟ میگمـ از پسرایی که به همه دخترای ِ دم دست چسبیدن متنفـــــرم ..
اون یکی فلانی نمیدونمـ آفتاب از کدومـ طرف زده بود ناراحتی و اخمش رو برده بود جای ِ دیگه و پیش قدمـ شد اومد باهام حرف زد و جوابش غیر لبخند چی میتونست باشه ؟؟! ..
تو اتوبوس فقط دلم میخواست یکی هـُل بده زودتر برسمـ خونه . انگار خیابون رو سرمـ بود . حوصله نگا به بیرون و درخت و آدما و چیزایی که هرروز تا خیره نشمـ بهشون ساکت نمیشمـ رو هم نداشتمـ ..
این حال ِ عجیب و درهمـ دنبال ِ حس ِ انتظاری اومده که تحملـش داره میرسه به کمـ ، خیلــــی کمـ ..

+ دلم زیارت میخواد . اونمـ با تـــو . خستمـ ازاین روزای ِ تنهایی ..
  • ۲۴ آذر ۹۵ ، ۲۳:۲۹
  • Atefeh - Cute

238 . یا رب نظر تو برنگردد ♡

چهارشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۵۸ ق.ظ

میدانی خوب ِ جان ؟
امشب بیشتــر از همیشه کم دارمـَت .. دست هایمـ دور از دستانت خالی ـست .. همه جا ساکت است .. اما این صداها آرامم نمیگذارد .. نیستــــــی .. شب و این حجم از نبودنـت .. چقدر بی حوصله ترینـم امشب ...

+ شبت آروم مرد در تلاشــم 😘
  • ۲۴ آذر ۹۵ ، ۰۰:۵۸
  • Atefeh - Cute

237 . از ته دل خندیدن ..

جمعه, ۱۹ آذر ۱۳۹۵، ۰۱:۳۵ ب.ظ

♡ ضعیف شدمـ . تا عکسشو می بینمـ زود بغض میکنمـ :(
.
♡ از این جمعه های ِ لعنتی ِ تنهایی ..
.
♡ ‌‌دل ـتنگـــم مثل ِ همیشه ..

  • ۱۹ آذر ۹۵ ، ۱۳:۳۵
  • Atefeh - Cute

236 . روزای ِ خوشمزه !

شنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۵، ۰۴:۱۴ ب.ظ

شنبه ای که شنبه نبود و تا ساعت ۱۰ خواب بودمـ !

قرار خرید اون پیتزا خوشمزه ها همـ واسمـ گرفته شد !

البته دونفـری 💑

  • ۱۳ آذر ۹۵ ، ۱۶:۱۴
  • Atefeh - Cute

235 . وقتی با توام ، من یه آدم دیگم ..

شنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۵، ۰۱:۲۳ ق.ظ

دسمـ به شدت آسیب دیده . مـُچم به حدی درد میکنه نمیتونمـ بزارمـ زمین . تو دانشگاه هم آرنج ِ همون دستمـ خورد به صندلی و دردش چندین برابر شد .. اون سردرد کذایی هنوز خوب نشده که دنبالش اینا همـ اومده .. خداروشکر چندروزی از رفتن به دانشگاه معافمـ . کار زیاد دارمـ تو خونه اما حوصله ای واسه انجامشون نــه ..
با 'م' کارد و پنیرمـ . این بار مثه همیشه نیس . اما خیلی وقته دیگه چیزای ِ اینجوری واسمـ کمـ اهمیت شدن . فلانی هنوز توی ِ دانشگاه ازمـ دوری میکنه . درحالی که حتی یه بارمـ باهامـ حرف نزده و چیزی نمیدونمـ .. بازمـ خوبه یوقتایی مثه الآن یه وقت ِ خالی پیدا میشه واسه این که فک کنمـ کی کجای ِ زندگیمه ..
.
به روزای ِ پر از شوق شدیداً احتیاج دارمـ . جفتمون درگیر انتظاریمـ . با این تفاوت که همه زحمتـا افتاده رو دوش ِ پسرک .. همه خستگیا و کمـ خوابیـا . از این بابت خیلـــی ناراحتمـ . کاری از دستمـ برنمیاد و کلافه میشمـ .. دل تنگشــمـ ...
.

خدایــــــا شکـــــرت
  • ۱۳ آذر ۹۵ ، ۰۱:۲۳
  • Atefeh - Cute

234 . حال من به تو بستگی داره ..

شنبه, ۶ آذر ۱۳۹۵، ۰۳:۱۶ ب.ظ

میدونی وسط این همه ناراحتیمـ چی باعث میشه لبخند بیاد رو لبامـ ؟؟

اینکه تو هر شرایطی ، چه خوشحال باشمـ چه نباشمـ ، از هر 'آره' یــا 'نه' ، 'هس' یــا 'نیس' ، حتی سکوت یـا پـُرحرفیـم ، همه چی رو متوجه میشی . حتی میدونی دارم اذیت میشمـ ، استرس میکشمـ ، میخندمـ یا به چی فکر میکنمـ . همین کمکمـ میکنه سرپا باشمـ و بدونمـ چقد خوب منو شناختی ‌‌‌‌‌♡
  • ۰۶ آذر ۹۵ ، ۱۵:۱۶
  • Atefeh - Cute

233 . خوش بحالت که دلتنگ خودت نیستی..

جمعه, ۵ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۳۶ ب.ظ

جمعه ی ِ تنها موندن تو خونه ، پشت بند افتضاح شدن ِ حالمـ .. تنهـــایی ، تنهـــایی ..

+ برنامه های ِ تولدت نشد که بشه . نصف ِ حال ِ خرابمـ واسه همینه .. در تلاشمـ .. که لبخند رو لبـامون باشه ..
  • ۰۵ آذر ۹۵ ، ۱۲:۳۶
  • Atefeh - Cute

232 . دقت ، دق ات می دهد ..

جمعه, ۵ آذر ۱۳۹۵، ۰۱:۴۳ ق.ظ

امشب یه نفس ِ عمیق کشیدمـ و همونجا مـُردمـ ..

تـــو نبودی .. حالمو فقط تــو میدونی ..

به بهونه های ِ مختلف ، بهونتــو میگیرمـ ..

بــــاش .. زودتـــر .. واسه جفتـمون ..


+ التمـــاس ِ دعـــا ...

  • ۰۵ آذر ۹۵ ، ۰۱:۴۳
  • Atefeh - Cute

231 . تـــو ، تمامـ ِ مـــن ❤

پنجشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۲۳ ق.ظ

دارمـ همه ی ِ خستگیاشو هرروز می بینمـ .. همه ی ِ زود رفتنـا و دیر اومدناش .. همه ی ِ دلتنگی ـاش و زحمت ـاش .. همه ی ِ این لحظه ها که غصه ـشو میخورمـ ، ساکتمـ و یوقتایی یهو میزنمـ زیر گریه .. زار زار .. سختی قبول ولی دیگه نه اینقدری که همه ـمون داریمـ میکشیمـ .. تنهـا کاری که از دستمـ برمیاد انرژی و انگیزه دادن بهشه .. نقامو کمـ کردمـ .. خیلی کمـ .. میدونمـ وقتی میاد فقط به آرامش احتیاج داره و استراحت .. دلمـ پـُره از حرف .. سعی میکنمـ بگمـ و بخندمـ .. میدونمـ اونمـ همین کارو میکنه .. اما گوشه ی ِ قلبمـ دنیاش با ظاهر و لبخندامـ فرق داره .. این آرامش امن نیس .. نا امن ِ و همش آشوب .. خدایـــــا شکرت ..

+ مهربون جان ، میشه مثل ِ همیشه دستمون اول تو دستت باشه بعد بگی برین جلو ؟؟ 🙏🙏

+ ایشالا زود همش شادی باشیمـ . دور از فکرای ِ ناآرومـ و غمـ 🙏🌸
  • ۰۴ آذر ۹۵ ، ۰۰:۲۳
  • Atefeh - Cute