..:: بی روی ِ * تـو* آرامم نیست ::..

( خداوند به حال ِ بندگان ِ خویش آگاه است )

..:: بی روی ِ * تـو* آرامم نیست ::..

( خداوند به حال ِ بندگان ِ خویش آگاه است )

..:: بی روی ِ * تـو* آرامم نیست ::..

الهـــی به نامت .

که نامـــت مرهم است

بر دردهای ِ بی درمـــان

128. حالا بشین ببین چی سر من اومد...

دوشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۳، ۰۲:۳۷ ب.ظ
سرم درگیر فکر و خیالاتم بود.. کلی کاغذ اطرافم ریخته بود..

به همه چیز فکر کردم. به بودنت از روز اول تا همین امروز. به دیدن های یهویی ات و ذوق هایم..

چشمانم سیاهی می رفت.

لیوان را برداشتم. تا نصفه آب لیمو داخلش ریختم. یک نفس خوردم..

آخ یاد اون آبغوره ها.. من یه جنازه ی متحرکم ..

  • ۹۳/۱۱/۲۰
  • Atefeh - Cute