..:: بی روی ِ * تـو* آرامم نیست ::..

( خداوند به حال ِ بندگان ِ خویش آگاه است )

..:: بی روی ِ * تـو* آرامم نیست ::..

( خداوند به حال ِ بندگان ِ خویش آگاه است )

..:: بی روی ِ * تـو* آرامم نیست ::..

الهـــی به نامت .

که نامـــت مرهم است

بر دردهای ِ بی درمـــان

133. غمت تو جون ِ منه. مطمئن باش خانوم ...

سه شنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۳، ۰۸:۳۰ ب.ظ

من +   او ـ

ـ سرمو گرم میکنم که غم نبودت یادم بره اما هرلحظه جلو چشامى ..

+ اینجا زمان وزن دارد‌ ؛ هرلحظه که میگذرد سنگینى ِ ندیدنت خمیده ترم میکند ..

ـ وقتى خم میشى کوچیک میشى طوریکه دیگه به چشم نمیاى ..

+ و این یعنى جلو چشم خودت دارى جون میدى و ذره ذره تموم میشى ..

ـ و اونیکه تموم زندگیت بود شاید واسه این رفت که نمیتونست آب شدنـتو ببینه ..

+ و حالا مجبورى هم بجاى ِ خودت هم بجاى ِ‌ اون آب بشى و دم نزنى ..

ـ تو زندگى بعضیا فقط سوختن بعضیام فقط ساختن. بعضیام مثه من هم سوختن هم ساختن ..

+ من الکى سوختم. مثه یه سیگار روشن وسط لباى ِ کسى که سیگارى نیست ..

ـ این سوختن و ساختن ـا همه یادگارى از عشقیه که واسم گذاشت و رفت ..

+ رفت و فقط خط زدن دونه به دونه ى آرزوهام واسم موند ..

ـ از خدا میخوام صبرم بده تا بتونم بسوزم ..

+ عاطفه ..

 

× حرفاى ِ من و زن ِ پسردایى ...

  • ۹۳/۱۱/۲۸
  • Atefeh - Cute