..:: بی روی ِ * تـو* آرامم نیست ::..

( خداوند به حال ِ بندگان ِ خویش آگاه است )

..:: بی روی ِ * تـو* آرامم نیست ::..

( خداوند به حال ِ بندگان ِ خویش آگاه است )

..:: بی روی ِ * تـو* آرامم نیست ::..

الهـــی به نامت .

که نامـــت مرهم است

بر دردهای ِ بی درمـــان

165. من و تو همون زوج ِ مغرور دیروزامون شدیم ..

سه شنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۷:۳۰ ب.ظ

 باهام تند حرف میزنی.. من دیگه ساکت میشم. توام همینطور..

سه ساعت بعد طاقت نمیارم بهت نگم، می نویسم: " غصم شد.. "

می پرسی چرا ؟.. میدونم حتی لحظه ای هم فکرتو مشغول نکردم که فکر کنی کجا چی گفتی غصم شده.. آروم چشامو می بندم.. اشکم می ریزه..  می نویسم: " بعد بهت میگم ".. پشت بندش میگی زود بگو.. دلم هزارتا دلیل و کوفت و زهرمار جلوم می چینه که نباید بهت حرفی بزنم.. و حالا اگه نبودی خوب بود؟.. بیخیال میشم. بازم میگم بعدا.. و تو مثه همیشه دیگه ازم نمیخوای بگم.. نمازمو میخونم.. هنوز ساکتی.. واست می نویسم: " دلم نخواد ناز کنم؟ ".. منتظر میمونم. پیام به دستت نمیرسه.. بازم و بازم.. بین ِ راه مونده.. دستم میره رو call و صدایی که تو گوشم می پیچه: دستگاه مشترک موردنظر خاموش می باشد...

دوباره و سه باره.. گوشیمو زیر بالشم میزارم و میخوابم.. هی میگم چیشد خاموش شد؟ حالش خوبه؟ نکنه شارژ نداشت؟.. با همین فکر چشامو می بندم.. تا صبح ده بار بیدار میشم گوشیمو چک میکنم.. پیام هنوز به دستت نرسیده.. بیشتر نگران میشم.. اما هیچی نمیگم.. دفعه آخر با دیدن ِ Delivered یه نفس ِ عمیق میکشم و به جبران اون بی خواب شدنا 4 ساعت تموم میخوابم..

همچنان ساکت موندی.. اس میدم بی جواب.. زنگ بی جواب.. بعدازاون منم ساکت میشم..

راستشو بخوای من غرور میشکنم ولی نه هروقتـــــی پسرکم ...

 

+مثلا این میشه شب تقدیر من و تو .

+فلش بک به خیلی قبل ترها. خیلــــی قبل تر ها ..

+کامنت ـی بسته. مچکر *

  • ۹۴/۰۴/۱۶
  • Atefeh - Cute