دارمـ همه ی ِ خستگیاشو هرروز می بینمـ .. همه ی ِ زود رفتنـا و دیر اومدناش .. همه ی ِ دلتنگی ـاش و زحمت ـاش .. همه ی ِ این لحظه ها که غصه ـشو میخورمـ ، ساکتمـ و یوقتایی یهو میزنمـ زیر گریه .. زار زار .. سختی قبول ولی دیگه نه اینقدری که همه ـمون داریمـ میکشیمـ .. تنهـا کاری که از دستمـ برمیاد انرژی و انگیزه دادن بهشه .. نقامو کمـ کردمـ .. خیلی کمـ .. میدونمـ وقتی میاد فقط به آرامش احتیاج داره و استراحت .. دلمـ پـُره از حرف .. سعی میکنمـ بگمـ و بخندمـ .. میدونمـ اونمـ همین کارو میکنه .. اما گوشه ی ِ قلبمـ دنیاش با ظاهر و لبخندامـ فرق داره .. این آرامش امن نیس .. نا امن ِ و همش آشوب .. خدایـــــا شکرت ..
+ مهربون جان ، میشه مثل ِ همیشه دستمون اول تو دستت باشه بعد بگی برین جلو ؟؟ 🙏🙏
+ ایشالا زود همش شادی باشیمـ . دور از فکرای ِ ناآرومـ و غمـ 🙏🌸